۱۳۹۴ مرداد ۲, جمعه

«آه اگر آزادی سرودی می‌خواند

«آه
اگر آزادی سرودی می‌خواند
کوچک
هم‌چون گلوگاه پرنده‌یی
هیچ‌کجا دیواری فروریخته بر جای نمی‌ماند.
سالیان بسیار نمی‌بایست دریافتن را
که هر ویرانه
نشانی از غیاب انسانی‌ست
که حضور انسان
آبادانی‌ست.
هم‌چون زخمی همه‌عمر خونابه‌چکنده
هم‌چون زخمی همه‌عمر به دردی خشک تپنده
به نعره‌یی چشم بر جهان گشوده
به نفرتی از خود شونده.
غیاب بزرگ چنین بود
سرگذشت ویرانه چنین بود.
آه اگر آزادی سرودی می‌خواند
کوچک
کوچک‌تر حتا
از گلوگاه یکی پرنده». 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر