#ايران
- #آذربایجان غربی
- اعتراض جوانان کرج به اعدام در ملاء عام
روز چهارشنبه 7مرداد جوانان غیور کرج در صحنه اعدام یک زندانی در ملاء عام، با سنگ به دژخیمان خامنهای حمله کردند. رژیم آخوندی روز چهارشنبه 3زندانی را در کرج در ملأعام بدار آویخت. روز قبل از آن نیز 12زندانی در زندان مرکزی و قزلحصار کرج حلقآویز شده بودند.
۱۳۹۴ مرداد ۶, سهشنبه
#ايران
- #آذربایجان غربی
-سلامتی مردم آذربایجان بهدلیل خشک شدن دریاچه ارومیه در خطر است
کشنبه 4مرداد 94 - یک کارگزار رژیم در ستاد احیای دریاچه ارومیه به اثرات خشکی دریاچه ارومیه بر سلامت مردم اطراف این دریاچه اذعان کرد و گفت: بزرگترین مشکلاتی که ممکن است، در این منطقه بهدلیل وجود گردوغبارهای برخاسته از مناطق خشک دریاچه ارومیه از نظر سلامتی ایجاد شود، مشکلات تنفسی و فشار خون است. علاوه بر آن، نشست نمک و بازتابش خورشید بر روی آن بر بینایی و پوست افراد تاثیر گذاشته و بیماریهایی را نیز در این زمینه ایجاد میکند.
این كارگزار رژیم که مهدی احمدی نام دارد افزود: اکنون در وضعیتی قرار داریم که در همه کشور گرد و غبار وجود دارد و ارومیه در میان استانهای میانی از نظر وجود گرد و غبار در کشور قرار گرفته است؛ اما نگرانی که در مورد ارومیه وجود دارد، بهدلیل وجود رسوبات نمکی و فلزات سنگینی است که نشست کرده و به مرور زمان ممکن است؛ در هوا بلند شود و حتی بروز بیماری سرطان در منطقه را نیز تشدید کند. وی به بیعملی ارگانهای حکومتی در این مورد اذعان کرد و گفت: وزارت بهداشت و یا دانشگاههای علوم پزشکی مطالعهای در مورد تاثیر خشکی دریاچه ارومیه بر سلامت مردم را انجام ندادهاند. وی در مورد مساحت متأثر از گرد و غبارهای قسمتهای خشک شده دریاچه ارومیه افزود این محدوده بین ۵۰ تا ۵۰۰ کیلومتر است، اما ناحیهای که بیشتر مورد خطر قرار دارد، آذربایجان شرقی و تبریز است، زیرا سمت بادهای غالب این منطقه از غرب و جنوب غربی به سمت شرق میوزند.
#ايران
- #آذربایجان غربی - نوشتهای از شعله پاکروان. مادر ریحانه جباری
این عکس مرا آتش میزند. دلم نمیخواهد باور کنم که اینان فقط منافع مادی و دلارهای نفتی را میپرستند. دلم نمیخواهد باور کنم که ریحانهها بر دار میرقصند، اما چشمهای پر از حرص دنیاطلبان آزمند، فقط به رقمهای حساب ارزی دوخته شده. سخت است باور کردن اینکه مقامات اقتصادی اروپا چپ و راست به ایران سفر کنند و به روی خودشان نیاورند که دلارهایشان آغشته به اشک چشم مادران و خون فرزندان در خاک خفته است. مگر میشود آمار اعدامها را دانست و روی برگرداند؟ مگر میشود مادر ستار و امیر ارشد و مصطفی را دید و بیاعتنا بهصورت غمگینشان از دلار گفت؟ مگر میشود پریشانی مادر سعید را دید که حتی کفشهای آهنینش هم پاره شد در جستجوی پاره تن؟ مگر میشود به چشمهای خونبار مادر ندای خونین چهره نگاه کرد؟ مگر میشود صورتهای تکه پاره شدهی قربانیان اسید را دید و روی برگرداند؟ مگر میشود پرپر شدن هزاران گل آرزو را دید و دم نزد؟ مگر میشود چرخش قلم قاضیان و احکام اعدام را دید و هیچ نگفت؟ مگر میشود میلیاردها دلار از کف رفته مردم بیپناه ایران را دید و... . آه. خوشا روزی که استعمار دیرین دیار فرنگ، حتی با لباس نوین قرن جدید و هزاره سوم، رخت بربندد از این دیار. خوشا روزی که مدعیان انسان مداری به خود آیند. خوشا روزی که انسانیت و فقط جان انسان، در سراسر کرهی خاکی، مقدسترین مفهوم شود. خوشا روزی که دادخواهی چشمهای اشکبار مادران داغدار دلخون، به بار بنشیند. خوشا روزی که ارزش خون سرخ آدمها بیشتر از میلیاردها دلار و یوروی نفتی شود، بسیار بیشتر. بسیار بسیار.
تجمع جمعی از پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی در تهران
روز دوشنبه 5مرداد 94، جمعی از پزشکان در مقابل سازمان نظام پزشکی تجمع کردند. تجمعکنندگان خواستار تأمین امنیت شغلی شدند. آنان به قتل مشکوک پزشکی به نام پیرزاده در اردبیل اعتراض کردند و خواستار روشن شدن علت این قتل شدند.
زمان: سه شنبه ٦ مرداد , ساعت ٩ صبح مکان: تهران - شهرك قدس - بلوار ايوانك - ساختمان مركزی وزارت بهداشت
، درمان و آموزش پزشكی خواستهای فوری : لغو طرح مبتنی بر عملكرد - اجراي تعرفه خدمات پرستاری - توقف تربيت بهيار شركتی- لغو اضافه کاری اجباری-کاهش تعداد بيماران
نسبت به هر پرستار و استاندارد شدن آن-استخدام پرستار بیشتر و کاهش فشار کار
#ايران - #آذربایجان غربی –قطعنامه شورای امنیت، زهر یا عسل؟
. تصویب قطعنامه 2231شورای امنیت شکاف میان دو
باند رژیم را یک درجه دیگر تشدید و تعمیق کرد. باند رفسنجانی ـ روحانی تصویب این
قطعنامه را یک پیروزی دیگر در تکمیل پیروزی توافق وین تلقی کردند و از جمله با
طعنه به احمدینژاد تیتر زدند: «قطعنامهها حالا کاغذپاره اند!» در حالی که باند
ولیفقیه آن را «قطعنامه ضدایرانی» توصیف کردند و کیهان خامنهای با تیتر:
«شورای امنیت ماشه را چکاند» از آن ابراز وحشت نمود.
سؤال این است که چرا یک چنین اختلافی و یک چنین شکاف عمیقی در رژیم وجود
دارد؟ شکافی به فاصله جرعه حیات تا جرعه مرگ؟
یکی از آثار زهر، تعمیق صفبندی درون رژیم و شتاب گرفتن رویارویی دو باند
حاکم است. این جدال، ابتدا بهصورت جنگ و جدال تبلیغاتی و لفظی بارز میشود و در
ادامه و بلوغ خود به حذف و تصفیه منتهی میشود و اکنون آنچه مشاهده میشود، عملکرد
همین قانونمندی است.
اما روشن است که تنها یکی از این دو تلقی واقعی است. در یک ارزیابی واقعبینانه،
در توافق وین، رژیم به هر حال امتیازهایی به دست آورده است؛ از جمله برای حفظ
آبرو، شبحی و کاریکاتوری از پروژه هستهیی را در دست ولیفقیه باقی گذاشتهاند؛
همچنین بخشی از نقدینگیهای مسدود شده، قرار است طی یک بازة زمانی مشخص بهتدریج
آزاد شود. این تجدید نفس البته موقت و مشروط است؛ مشروط به اینکه رژیم، در وهله
اول از بمب اتمی دست بردارد
و در وهله بعد با صدور تروریسم و تحقق رؤیای احیای خلافت عثمانی خود وداع کند.
اما روشن است که رژیم نمیتواند به این شروط پایبند باشد؛ چرا که پذیرش این
شروط به گفته خود خامنهای یعنی نفی نظام، نفی ولایتفقیه و نابودی آن، این همان
جایی است که باند ولیفقیه آن را زهر تلقی میکنند. به عبارت دقیقتر، این کیکی است
با لایة نازکی از شیرینی اما مملو از زهر. مصداق بارز آن اظهارات رئیس هیأت
اقتصادی آلمانی هنگام سفر به تهران است که در یک دست قراردادهای اقتصادی فیمابین
را گرفته بود، و در دست دیگر یک سینی پر از جامهای زهر، از جام زهر تجدیدنظر اساسی
در سیاست منطقهیی، تا دست برداشتن از دخالت در امور کشورهای منطقه، تا حقوقبشر
و… همان چیزهایی که برای خلیفة ارتجاع به منزلة سمّ مهلک است.
اشاره کوتاهی به برخی از مفاد قطعنامه و بندها و مواد آن، تصویر روشنتری از
آن به دست میدهد: هیچ یک از مفاد 6قطنامه شورای امنیت که در سالهای گذشته علیه رژیم صادر شده،
بهطور واقع منتفی نمیشود، بلکه همه آنها در قطعنامه 3122 سرجمع و یک کاسه میگردند.
در این قطعنامه، رژیم ذیل فصل هفتم منشور مللمتحد قرار گرفته که بر اساس آن
برای کشور متخلف، کاربرد نیروی نظامی پیشبینی شده است.
ارسال و صادرات هر گونه سلاح اعم از سبک و سنگین از ایران و توسط رژیم ممنوع
است.
هر کشور عضو سازمان ملل در هر جا میتواند محمولههای رژیم را چه در دریا یا
زمین مورد بازرسی قرار بدهد.
در صورت مشاهده هر گونه نقض تعهد از جانب رژیم بر اساس ماده 12 و با مکانیسم
ماشه، تحریمهایی که لغو شده، خودبهخود برقرار میشود.
در تصمیمگیری علیه رژیم، کشورهای عضو شورای امنیت حق وتو ندارند، و به این
ترتیب رژیم نمیتواند روی شکاف در 5+1 حساب کند و مشخصاً به حمایت چین و روسیه چشم
امید داشته باشد.
با در نظر گرفتن همین چند مورد که تازه بخشی از محدودیتها است، میتوان فهمید
که چرا باند خامنهای این چنین بر سر و سینه میزنند.
باند رفسنجانی ـ روحانی هم اگرچه نمیتوانند در عمل به این شروط پایبند
باشند، اما فعلاً سراب رسیدن به سرمایهگذاری خارجی از یک طرف و چشمانداز گرفتن
هژمونی از ولیفقیه، آن قدر بیتابشان کرده که چندان به عواقب قضیه نمیاندیشند.
اما این شکاف عمیق میان دو باند که هر روز عمیقتر میشود، هیچ چشماندازی جز حذف
و تصفیه و شقه عمیق در رژیم ندارد.