۱۳۹۴ فروردین ۱۹, چهارشنبه

 به ياد حماسه ي 19فروردين، حماسه ي غرور و زيبايي، حماسه ي رشادت و دلاوري و پايداري

دم دمه هاي سپيده بود و هنوز آفتاب قد نكشيده، صداي گامهاي حادثه، خبر از حماسه اي ميداد كه دركارِ شكل گرفتن بود. گرگ و ميشِ هوا، نه! گويا گرگ و ميشِ ارزشهاي انساني بود كه در جدال بين حقيقت و دنائت براي اثبات ظلم و جور پيش مي آمد. هم چنان كه خنجرِ ساعت گلوي ثانيه ها را مي بُريد، زمان عبور فرارسيد.19 فروردين سال 90بود كه اشرف يك بار ديگر خروشيد و حماسه اي از غرور و زيبايي را به تصوير كشيد. داستان حماسه سازاني كه وقتي شرافت از هجوم ننگ مي مُرد و عشق زير رگبار سنگهاي كينه بود، بي خُود و بي سپر، سينه سپر كردند. آنها كه هر زخم و دردشان گواهي از حقانيت نسلي سرفراز بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر