ایران -زمان برخاستن- استان آذربایجان غربی
۱۳۹۴ بهمن ۳, شنبه
۱۳۹۴ بهمن ۲, جمعه
۱۳۹۴ بهمن ۱, پنجشنبه
#ايران-نامهنگاری روحانی ـ خامنهای؛ کدام «هزینههای سنگین»
نامهنگاری #روحانی ـ #خامنهای؛ کدام «هزینههای سنگین»
روحانی و خامنهای در رابطه با اجرایی شدن #برجام با هم نامهنگاری کردند. مهم این است که معنی و مفهوم این نامهنگاری روشن شود.
آنها در مراحل قبلی #مذاکرات #اتمی هم این کار را میکردند، ولی اینبار این نامهنگاری در جهت مهر تأیید زدن به مراحل اجرایی برجام و هضم کردن زهر اتمی است
خامنهای هر بار در قالب چنین نامههایی با زدن #مهر تأیید بر نتیجه مذاکرات، تلاش میکند دهان دلواپسان را ببندد. چون در این موارد #دلواپسان موی دماغ خودش هم هستند. بنا بر این، حرف اصلی خامنهای هم در این نامه یک عبارت بیشتر نیست: «تحیت و خرسندی». که البته این حرف وی، پیچیده شده لای وارونهگوییهای متعدد است که گویا آن چه اتفاق افتاده نه عقبنشینی #استراتژیک نظام ولایت، بلکه عقبنشینی کشورهای غربی بوده است. البته روشن است که همه اینها مصرف داخلی برای دلخوش کردن دلواپسان و ریزشیهای رژیم دارد. اصل قضیه این است که مهر «خرسندی» را بزند تا دیگر دهان دلواپسان بسته شود.
حالا این سؤال پیش میآید که خامنهای نکات دیگری را هم مطرح کرد، مسایلی از قبیل اینکه باید مراقب بود که طرف مقابل زیر تعهداتش نزند یا اینکه هزینه سنگینی در این مذاکرات پرداخت شده و لزوم رعایت اقتصاد مقاومتی... منظور او از بیان این مسایل چه بوده؟
واقعیت این است که مراقبت و #اقتصاد مقاومتی که حرفهای پوشال است. مراقبت از چه چیز؟ به فرض که طرف مقابل تعهداتش را انجام نداد، رژیم چه کار میخواهد بکند، اورانیومها که خارج شده، قلب اراک که درآمده و سیمان شده، سانتریفوژهای هم که انباری شده و حداقل این است که قابل برگشت به این سادگیها نیستند، بنابراین رژیم چه اقدامی میخواهد و میتواند بکند؟ اقتصاد مقاومتی هم که به قول خودشان لقلقة زبان شده است. تنها پاسخ این سؤال میماند که منظور خامنهای از پرداخت هزینه سنگین چیست؟
آری، یک هزینه سنگینی واقعاً پرداخته شده که از جیب مردم بوده است، همان که مهرههای رژیم بارها از آن صحبت کردهاند؛ 700میلیارد دلار درآمد و چپاول و به باد رفتن آن.
اما روشن است که منظور خامنهای این هزینه نیست، بلکه منظورش در یک کلام هزینه سنگینی است که از نظام ولایت پرداخته، که آن هم عقبنشینی استراتژیک از ضامن بقای نظام ولایت است که سالها به آن دل بسته بود و حالا در شرایط خفگی از بحرانها و تحریمها به دست کشیدن از آن تن داده است. به همین دلیل گفت که در این مورد ممنون خارجیها نباشید که با ما معامله کردند، ممنون من باشید که به این عقبنشینی رضایت دادم.
آری، ضعف بیسابقه ولایت و نظامش واقعیتی است که برای همه مردم روشن است و این خودآگاهی مردمی، در حرکتهای #اعتراضی گسترده و مداوم آنها به خوبی قابل فهم است.
آنها در مراحل قبلی #مذاکرات #اتمی هم این کار را میکردند، ولی اینبار این نامهنگاری در جهت مهر تأیید زدن به مراحل اجرایی برجام و هضم کردن زهر اتمی است
خامنهای هر بار در قالب چنین نامههایی با زدن #مهر تأیید بر نتیجه مذاکرات، تلاش میکند دهان دلواپسان را ببندد. چون در این موارد #دلواپسان موی دماغ خودش هم هستند. بنا بر این، حرف اصلی خامنهای هم در این نامه یک عبارت بیشتر نیست: «تحیت و خرسندی». که البته این حرف وی، پیچیده شده لای وارونهگوییهای متعدد است که گویا آن چه اتفاق افتاده نه عقبنشینی #استراتژیک نظام ولایت، بلکه عقبنشینی کشورهای غربی بوده است. البته روشن است که همه اینها مصرف داخلی برای دلخوش کردن دلواپسان و ریزشیهای رژیم دارد. اصل قضیه این است که مهر «خرسندی» را بزند تا دیگر دهان دلواپسان بسته شود.
حالا این سؤال پیش میآید که خامنهای نکات دیگری را هم مطرح کرد، مسایلی از قبیل اینکه باید مراقب بود که طرف مقابل زیر تعهداتش نزند یا اینکه هزینه سنگینی در این مذاکرات پرداخت شده و لزوم رعایت اقتصاد مقاومتی... منظور او از بیان این مسایل چه بوده؟
واقعیت این است که مراقبت و #اقتصاد مقاومتی که حرفهای پوشال است. مراقبت از چه چیز؟ به فرض که طرف مقابل تعهداتش را انجام نداد، رژیم چه کار میخواهد بکند، اورانیومها که خارج شده، قلب اراک که درآمده و سیمان شده، سانتریفوژهای هم که انباری شده و حداقل این است که قابل برگشت به این سادگیها نیستند، بنابراین رژیم چه اقدامی میخواهد و میتواند بکند؟ اقتصاد مقاومتی هم که به قول خودشان لقلقة زبان شده است. تنها پاسخ این سؤال میماند که منظور خامنهای از پرداخت هزینه سنگین چیست؟
آری، یک هزینه سنگینی واقعاً پرداخته شده که از جیب مردم بوده است، همان که مهرههای رژیم بارها از آن صحبت کردهاند؛ 700میلیارد دلار درآمد و چپاول و به باد رفتن آن.
اما روشن است که منظور خامنهای این هزینه نیست، بلکه منظورش در یک کلام هزینه سنگینی است که از نظام ولایت پرداخته، که آن هم عقبنشینی استراتژیک از ضامن بقای نظام ولایت است که سالها به آن دل بسته بود و حالا در شرایط خفگی از بحرانها و تحریمها به دست کشیدن از آن تن داده است. به همین دلیل گفت که در این مورد ممنون خارجیها نباشید که با ما معامله کردند، ممنون من باشید که به این عقبنشینی رضایت دادم.
آری، ضعف بیسابقه ولایت و نظامش واقعیتی است که برای همه مردم روشن است و این خودآگاهی مردمی، در حرکتهای #اعتراضی گسترده و مداوم آنها به خوبی قابل فهم است.
#ایران -پیآمد قلع و قمع باند رقیب در نمایش #انتخابات #اسفندماه
پیآمد قلع و قمع باند رقیب در نمایش انتخابات اسفندماه
تایید صلاحیت تنها 40 درصد از داوطلبان نمایندگی #مجلس ارتجاع، باعث تکان شدیدی در میان مهرهها و نیروهای #رژیم شد. مسألهای که در جناح مغلوب نظام، موسوم بهاصطلاح طلبان با رد #صلاحیت 99 درصد نفراتشان، به شوک بزرگ تعبیر شد
روزنامه آرمان متعلق به باند #رفسنجانی #روحانی روز 28 دی در مطلبی تحت عنوان ”شوک #ردصلاحیت ”ها نوشت: ”در روزی که همگان خرسند از آغاز #بٰرجام و اثبات بیش از پیش حقانیت ایران بودند آنچه بهعنوان نتیجه بررسی صلاحیتها اعلام شد، شوک بزرگی به همگان وارد کرد چرا که همه گروههای سیاسی انتظار داشتند افراد بیشتری مورد تأیید قرار گیرند. .»...
در همین رابطه سلسلهای از رسانههای رژیم روز28 دی در برابر این مسأله عکسالعمل نشان دادند.
#آفتاب یزد28 دی: اخبار رد صلاحیتها خوشحال کننده نیست
#ابتکار28 دی: 42درصد تایید، 30درصد عدم احراز و 25درصد رد صلاحیت
#سایت انتخاب27 دی: استاندار #تهران: انتظار این تعداد رد صلاحیتها را نداشتم / بالاخره باید کسی وجود داشته باشد که مردم به او رأی دهند/ به شخصه این میزان رد صلاحیتها را انتظار نداشتم.
قانون28 دی: رد صلاحیت حداکثری
قلع و قمع کاندیداهای باند رقیب آنچنان گسترده بود که روحانی نیز مجبور به موضعگیری شد و گفت: #شورای نگهبان نگذارد دلواپسی ایجاد شود – از همه اختیاراتم در این زمینه استفاده میکنم – در داخل هم باید مدل برجام را اجرا کنیم (روزنامه حکومتی آرمان 28 دی)
در همین رابطه روزنامه حکومتی شرق28 دی از قول مرعشی عضو کارگروه نمایش انتخابات جناج مغلوب مینویسد: «این بزرگترین رد صلاحیت تاریخ بود؛ .. این بزرگترین خطای استراتژیک ممکن اعضای هیأت نظارت بود که آسیبهای جدیای در پی دارد و امیدوارم شورای محترم نگهبان هرچه سریعتر این خطای اعضای هیأت نظارت را جبران کند».
ملاحظه میشود که از آنچه اتفاق افتاده بهعنوان شوک بزرگ، بزرگترین تصفیه درونی و خطای استراتژیک یاد میشود.
وقتی 50تن از نمایندگان فعلی مجلس رد صلاحیت میشوند، وقتی نفرات دانه درشتی مثل منتجب نیا و برادر معاون رئیسجمهور و فرزند مطهری و هاشمی و.. رد صلاحیت میشوند طبعاً این میزان جراحی درونی در رژیم معنا ومفهوم خاص خود را دارد. از جمله بهروشنی میتوان گفت که رژیم برخلاف آنچه خامنهای دجال ادعا میکند به سرعت به سمت انقباض و فروپاشی پیش میرود بیدلیل نیست که مهره مغلوب این نظام صحبت از خطای استراتژیک میکند چرا که ولیفقیه درهمشکسته و زهرخورده به نقطهیی رسیده است که حتی توان تحمل و پذیرش کسانی را ندارد که در جبههها برایش جنگیدهاند و سالها در مسئولیتهای مختلف توجیهگر اعمال این رژیم فاشیستی بوده و بسیاری از آنها پاسدار و آخوند و.. بوده و هستند.
بیتردید شوک حذف داوطلبان باند مغلوب، در محدوده آنان باقی نمیماند و به کل رژیم سرایت میکند.
بیدلیل نیست که در درون رژیم از این نمایش انتخابات بهعنوان مهمترین و تعیین کنندهترین نمایش انتخاباتی یاد میشود.
واقعیت این است که این جنگ و جدال بیسابقه بر سر قدرت، طبعاً هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم بیشتر و بیشتر میشود، اما آنچه در این بین مهم است این است که این جدال، کلیت نظام را یک گام کیفی به سقوط نزدیکتر میکند. بهعبارت دیگر این طور نیست که تنها باند مغلوب متأثر از تیغ حذف شورای نگهبان بشود بلکه نظام ولایت و شورای نگهبانش با این عملکرد، پوسیدگی کل نظام را در منظر همه قرار دادهاند.
روزنامه آرمان متعلق به باند #رفسنجانی #روحانی روز 28 دی در مطلبی تحت عنوان ”شوک #ردصلاحیت ”ها نوشت: ”در روزی که همگان خرسند از آغاز #بٰرجام و اثبات بیش از پیش حقانیت ایران بودند آنچه بهعنوان نتیجه بررسی صلاحیتها اعلام شد، شوک بزرگی به همگان وارد کرد چرا که همه گروههای سیاسی انتظار داشتند افراد بیشتری مورد تأیید قرار گیرند. .»...
در همین رابطه سلسلهای از رسانههای رژیم روز28 دی در برابر این مسأله عکسالعمل نشان دادند.
#آفتاب یزد28 دی: اخبار رد صلاحیتها خوشحال کننده نیست
#ابتکار28 دی: 42درصد تایید، 30درصد عدم احراز و 25درصد رد صلاحیت
#سایت انتخاب27 دی: استاندار #تهران: انتظار این تعداد رد صلاحیتها را نداشتم / بالاخره باید کسی وجود داشته باشد که مردم به او رأی دهند/ به شخصه این میزان رد صلاحیتها را انتظار نداشتم.
قانون28 دی: رد صلاحیت حداکثری
قلع و قمع کاندیداهای باند رقیب آنچنان گسترده بود که روحانی نیز مجبور به موضعگیری شد و گفت: #شورای نگهبان نگذارد دلواپسی ایجاد شود – از همه اختیاراتم در این زمینه استفاده میکنم – در داخل هم باید مدل برجام را اجرا کنیم (روزنامه حکومتی آرمان 28 دی)
در همین رابطه روزنامه حکومتی شرق28 دی از قول مرعشی عضو کارگروه نمایش انتخابات جناج مغلوب مینویسد: «این بزرگترین رد صلاحیت تاریخ بود؛ .. این بزرگترین خطای استراتژیک ممکن اعضای هیأت نظارت بود که آسیبهای جدیای در پی دارد و امیدوارم شورای محترم نگهبان هرچه سریعتر این خطای اعضای هیأت نظارت را جبران کند».
ملاحظه میشود که از آنچه اتفاق افتاده بهعنوان شوک بزرگ، بزرگترین تصفیه درونی و خطای استراتژیک یاد میشود.
وقتی 50تن از نمایندگان فعلی مجلس رد صلاحیت میشوند، وقتی نفرات دانه درشتی مثل منتجب نیا و برادر معاون رئیسجمهور و فرزند مطهری و هاشمی و.. رد صلاحیت میشوند طبعاً این میزان جراحی درونی در رژیم معنا ومفهوم خاص خود را دارد. از جمله بهروشنی میتوان گفت که رژیم برخلاف آنچه خامنهای دجال ادعا میکند به سرعت به سمت انقباض و فروپاشی پیش میرود بیدلیل نیست که مهره مغلوب این نظام صحبت از خطای استراتژیک میکند چرا که ولیفقیه درهمشکسته و زهرخورده به نقطهیی رسیده است که حتی توان تحمل و پذیرش کسانی را ندارد که در جبههها برایش جنگیدهاند و سالها در مسئولیتهای مختلف توجیهگر اعمال این رژیم فاشیستی بوده و بسیاری از آنها پاسدار و آخوند و.. بوده و هستند.
بیتردید شوک حذف داوطلبان باند مغلوب، در محدوده آنان باقی نمیماند و به کل رژیم سرایت میکند.
بیدلیل نیست که در درون رژیم از این نمایش انتخابات بهعنوان مهمترین و تعیین کنندهترین نمایش انتخاباتی یاد میشود.
واقعیت این است که این جنگ و جدال بیسابقه بر سر قدرت، طبعاً هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم بیشتر و بیشتر میشود، اما آنچه در این بین مهم است این است که این جدال، کلیت نظام را یک گام کیفی به سقوط نزدیکتر میکند. بهعبارت دیگر این طور نیست که تنها باند مغلوب متأثر از تیغ حذف شورای نگهبان بشود بلکه نظام ولایت و شورای نگهبانش با این عملکرد، پوسیدگی کل نظام را در منظر همه قرار دادهاند.
#کرج - نامه #زندانی #سیاسی محمدعلی منصوری به گزارشگر ویژه #حقوقبشر، #احمد شهید
کرج - نامه زندانی سیاسی محمدعلی منصوری به گزارشگر ویژه حقوقبشر، احمد شهید
دوست گرامی لطفا اين كانال من رااد كنيد وبه دوستان خود بدهيد https://telegram.me/PayameAshena94
گزارشگر ویژه حقوقبشر
جناب دکتر احمد شهید
این جانب محمدعلی منصوری نزدیک به ۱۰ سال است که در زندان میباشم، در همین رابطه دخترم، ایران منصوری، دست به اقداماتی در دفاع از من زده و از جمله آنها مصاحبه و دیداری که با شما داشته و از آنجائیکه او در ایران نیست و من هم در زندان هستم برای اعمال فشار و جلوگیری از هر گونه دادخواهی، بامداد روز سهشنبه افرادی مجعول الهویه، بدون اینکه خود را معرفی کنند و اینکه وابسته به چه ارگان اطلاعاتی، امنیتی و یا قضایی هستند به خانه پسرم، علیرضا منصوری، یورش برده، در حالیکه همسر و پسر ۱۸ ماههاش بهشدت وحشتزده شده بودند، اقدام به توقیف و ضبط انبوهی وسایل و مدارک شخصی پسرم کردهاند. گروه دیگری از این افراد مجعول الهویه به محل کار پسرم حمله کرده و پسرم را با خود بردهاند. بدون هیچ دلیل، اخطار و یا احضاری، تنها با پرخاشها، توهینها و تهدیدات امنیتی آنها و اینکه چرا شما با همسرتان حساب بانکی مشترک دارید؟ و یا چرا برای پدری که زندانی سیاسی است، همه جا صحبت میکنید، چرا، چرا چرا.
در حالی که اتهام اصلی مصاحبهای است که دخترم برای نجات من با شما بهعنوان تنها مرجع که همه ایرانیان برای تظلم خواهی به آن مراجعه میکنند، بوده است.
اتهامات بیمعنایی مانند 'حساب مشترک با همسر'، 'فرستادن پول برای پدر زندانی'، و حتی لباس، دارو به داخل زندان تنها بهانههایی است که انتقام گزارش وضعیت مصاحبه دخترم با شما را که او در دسترسشان نیست از برادرش و من بگیرند.
مجددا برای اینکه هیچ مرجع واقعی برای تظلم خواهی در ایران وجود ندارد، از شما مصرانه درخواست کمک و استمداد میکنم.
با احترام محمدعلی منصوری
رو نوشت
عفو بینالملل
دبیرکل سازمان ملل
گزارشگران بدون مرز
گزارشگر ویژه حقوقبشر
جناب دکتر احمد شهید
این جانب محمدعلی منصوری نزدیک به ۱۰ سال است که در زندان میباشم، در همین رابطه دخترم، ایران منصوری، دست به اقداماتی در دفاع از من زده و از جمله آنها مصاحبه و دیداری که با شما داشته و از آنجائیکه او در ایران نیست و من هم در زندان هستم برای اعمال فشار و جلوگیری از هر گونه دادخواهی، بامداد روز سهشنبه افرادی مجعول الهویه، بدون اینکه خود را معرفی کنند و اینکه وابسته به چه ارگان اطلاعاتی، امنیتی و یا قضایی هستند به خانه پسرم، علیرضا منصوری، یورش برده، در حالیکه همسر و پسر ۱۸ ماههاش بهشدت وحشتزده شده بودند، اقدام به توقیف و ضبط انبوهی وسایل و مدارک شخصی پسرم کردهاند. گروه دیگری از این افراد مجعول الهویه به محل کار پسرم حمله کرده و پسرم را با خود بردهاند. بدون هیچ دلیل، اخطار و یا احضاری، تنها با پرخاشها، توهینها و تهدیدات امنیتی آنها و اینکه چرا شما با همسرتان حساب بانکی مشترک دارید؟ و یا چرا برای پدری که زندانی سیاسی است، همه جا صحبت میکنید، چرا، چرا چرا.
در حالی که اتهام اصلی مصاحبهای است که دخترم برای نجات من با شما بهعنوان تنها مرجع که همه ایرانیان برای تظلم خواهی به آن مراجعه میکنند، بوده است.
اتهامات بیمعنایی مانند 'حساب مشترک با همسر'، 'فرستادن پول برای پدر زندانی'، و حتی لباس، دارو به داخل زندان تنها بهانههایی است که انتقام گزارش وضعیت مصاحبه دخترم با شما را که او در دسترسشان نیست از برادرش و من بگیرند.
مجددا برای اینکه هیچ مرجع واقعی برای تظلم خواهی در ایران وجود ندارد، از شما مصرانه درخواست کمک و استمداد میکنم.
با احترام محمدعلی منصوری
رو نوشت
عفو بینالملل
دبیرکل سازمان ملل
گزارشگران بدون مرز
اشتراک در:
پستها (Atom)